ماهیت حکم و انواع آن

ماهیت حکم و انواع آن

حکم در فقه و حقوق دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که به صورت زیر می‌توان آن‌ها را تبیین کرد:

معانی فقهی حکم:

  1. دستور شرع اسلام راجع به افعال مکلفین:
    • احکام تکلیفی: این نوع احکام شامل دستورات الزامی (مانند امر و نهی) و دستورات غیرالزامی (مانند مستحب، مکروه و مباح) می‌شود. به عبارتی، احکام تکلیفی به‌طور مستقیم به رفتار مکلفین مربوط می‌شوند و شامل وظایف و تعهدات دینی آن‌ها هستند.
  2. احکام وضعی:
    • احکام وضعی به‌طور مستقیم به رفتار و کردار انسان مکلف مربوط نمی‌شوند، بلکه با قانون‌گذاری خاص، به‌طور غیرمستقیم بر اعمال و رفتار انسان اثر می‌گذارند. در این نوع احکام، مقنن چیزی را سبب، مانع یا شرط چیز دیگری قرار می‌دهد. برای مثال، اتلاف سبب ضمان و شهود شرط طلاق است.
    • در این معنا، حکم در مقابل حق به‌کار می‌رود و از مهم‌ترین تفاوت‌های بین حق و حکم، غیرقابل اسقاط بودن حکم و عدم امکان توافق برخلاف آن است، زیرا اختیار حکم به‌دست حاکم است و محکومٌ علیه در این‌باره اختیاری ندارد.
  3. حکم به‌معنای اعم:
    • این معنا شامل قوانین شرعی (شامل حکم تکلیفی و حکم وضعی) می‌شود و به‌طور کلی به تمامی دستورات شرعی اشاره دارد.
  4. رای قاضی:
    • حکم در این معنا به رای قاضی اشاره دارد که در مقابل فتوی علما قرار می‌گیرد. فتوی به نظر فقیه از روی اجتهاد و در غیر از سمت قضاء گفته می‌شود.

 

انواع حکم فقهی

  1. حکم واقعی:
    • حکم واقعی اولی: حکمی که بدون در نظر گرفتن موانع مانند اضطرار، جهل به قانون و … به موضوعی تعلق می‌گیرد. به عنوان مثال، واجب بودن وضو برای نماز.
    • حکم واقعی ثانوی: حکمی که با در نظر گرفتن موانع و شرایط خاص صادر می‌شود. به عنوان مثال، اگر وضو برای مکلف ضرر داشته باشد، می‌تواند از جبیره استفاده کند.
  2. حکم ظاهری:
    • حکمی که از اماره یا اصل عملی به دست می‌آید و معمولاً زمانی صادر می‌شود که حکم واقعی موضوعی را ندانیم. برای مثال، در صورت شک در وجوب یا حرمت یک عمل، ممکن است حکمی ظاهری برای رفع شک صادر شود.
  3. حکم مولوی:
    • حکمی که از سوی شارع مقدس (خداوند یا پیامبر) صادر می‌شود و شامل امر و نهی است. این نوع حکم به‌طور مستقیم به مکلفین ابلاغ می‌شود و عدم رعایت آن مجازات و رعایت آن پاداش دارد.
  4. حکم ارشادی:
    • حکمی که به منظور ارشاد و هدایت مکلفین صادر می‌شود و دستوری نمی‌باشد. این نوع حکم به مکلفین توصیه یا راهنمایی می‌کند بدون آنکه الزام‌آور باشد.
  5. حکم تأسیسی:
    • حکمی که ابتدایى و ابداعی شریعت است و توسط شارع برای اولین بار وضع شده است، مانند عبادات.
  6. حکم امضایی:
    • حکمی که تایید کننده‌ی اعمال و عادات مفید و رایج در جامعه است و در مقابل حکم تأسیسی قرار دارد. این نوع حکم به عادات و عرف‌هایی که قبلاً در جامعه وجود داشته‌اند، مشروعیت می‌بخشد.

 

تعریف و معانی حقوقی حکم

در نظام حقوقی، “حکم” به عنوان تصمیم قضایی که توسط دادگاه صادر می‌شود، معانی و تعاریف خاصی دارد. مطابق ماده ۲۹۹ آیین دادرسی مدنی:

  • حکم: رای دادگاه که راجع به ماهیت دعوا بوده و قاطع آن به طور جزئی یا کلی باشد. به عبارت دیگر، حکمی که نهایی و تعیین‌کننده سرنوشت دعواست.
  • قرار: در صورتی که رای دادگاه راجع به ماهیت دعوا نبوده و قاطع آن نباشد، به آن “قرار” گفته می‌شود.

نکات مهم:

  1. امور حسبی:
    • در امور حسبی، که رسیدگی به آن‌ها متوقف بر وقوع دعوی نیست، عنوان حکم در تصمیم دادگاه به کار نمی‌رود. هرچند در برخی موارد، لفظ حکم برای آن‌ها استفاده شده است، مانند “حکم حجر” مطابق ماده ۶۵ امور حسبی.
    • امور حسبی شامل تصمیماتی می‌شود که نیازمند دعوا و اختلاف بین طرفین نیستند، مانند تعیین قیم برای صغیر یا محجور.
  2. آرا فرجامی:
    • برخی آرا فرجامی که در ماهیت دعوی و قاطع آن نمی‌باشند، در اصطلاحات مقنن و قضائی به عنوان “حکم” شناخته می‌شوند. این آرا ممکن است در مراحلی از فرایند قضایی باشند که به بررسی مجدد و تأیید یا رد حکم اولیه پرداخته می‌شود.

منابع:

  • ترمینولوژی حقوق: محمّدجعفر جعفری لنگرودی.

به طور خلاصه، در حقوق، حکم به تصمیم نهایی دادگاه در مورد ماهیت دعوا اشاره دارد و در مقابل، قرار به تصمیماتی گفته می‌شود که ماهیت دعوا را تعیین نمی‌کنند. همچنین، در موارد خاصی مانند امور حسبی و آرا فرجامی، اصطلاح حکم ممکن است به کار رود، حتی اگر به طور معمول در آن زمینه‌ها استفاده نشود.

 

انواع حکم در حقوق

  1. حکم اصراری:
    • حکمی است که دادگاه صادر می‌کند علی‌رغم نظر مخالف دیوان عالی کشور. این نوع حکم نشان‌دهنده اصرار دادگاه بر نظر خود و عدم پذیرش نظر دیوان عالی کشور است.
  2. حکم اعلامی:
    • حکمی که وضعیت حقوقی جدیدی ایجاد نمی‌کند بلکه وضعیتی که در گذشته وجود داشته را احراز و اعلام می‌نماید و آثار قانونی آن را در محدوده خواسته خواهان تعیین می‌کند. مثال‌هایی از این نوع حکم شامل حکم رفع تصرف عدوانی و تخلیه ید می‌شود.
  3. حکم تأسیسی (اعلان):
    • حکمی که با صدور آن وضعیت حقوقی جدیدی ایجاد می‌شود. برای مثال، ماده ۵۳۶ قانون تجارت درباره حکم اعلان ورشکستگی و حکمی که تاریخ توقف تاجر را تشخیص می‌دهد.
  4. حکم ترافعی و غیر ترافعی:
    • حکم ترافعی: آرایی که راجع به ماهیت دعوا و قاطع آن باشد.
    • حکم غیر ترافعی: آرایی که در مواردی صادر می‌شود که اختلاف و دعوایی در میان نیست، مانند امور حسبی.
  5. حکم حضوری:
    • طبق ماده ۳۰۳ آیین دادرسی مدنی، حکمی که دادگاه صادر می‌کند حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشد و به‌طور کتبی نیز دفاع نکرده باشد و یا اخطاریه به او ابلاغ واقعی نشده باشد.
  6. حکم غیابی:
    • حکمی که در غیاب خوانده صادر می‌شود و شرایط خاصی برای احراز آن وجود دارد. این شرایط در شورای حل اختلاف طبق ماده ۲۵ قانون شورای حل اختلاف به شرح زیر است:
      • خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد.
      • هیچ گونه دفاع کتبی نکرده باشد.
      • دادخواست به او ابلاغ واقعی نشده باشد.
    • این شرایط مشابه ماده ۳۰۳ آیین دادرسی مدنی است.

خلاصه

  • حکم اصراری: دادگاه به نظر دیوان عالی کشور توجه نمی‌کند.
  • حکم اعلامی: وضعیت حقوقی گذشته را اعلام می‌کند.
  • حکم تأسیسی (اعلان): وضعیت حقوقی جدیدی ایجاد می‌کند.
  • حکم ترافعی و غیر ترافعی: مرتبط با ماهیت دعوا یا امور حسبی.
  • حکم حضوری: حضور طرفین یا ابلاغ واقعی اخطاریه.
  • حکم غیابی: غیبت خوانده و عدم دفاع کتبی و عدم ابلاغ واقعی.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با 09156024004