قسط بندی مهریه

قسط بندی مهریه

قسط بندی مهریه

مهریه یکی از مسائل مهم در ازدواج در فرهنگ‌های مختلف است و در بسیاری از جوامع، از طریق ازدواج به عنوان یک تعهد مالی از طرف شوهر به همسر اهداء می‌شود. معمولاً مهریه به عنوان یک نماد عشق و احترام شوهر به همسر اهداء می‌شود و نشان از تعهد مالی و اقتصادی شوهر به خانواده‌اش می‌دهد.

در بسیاری از جوامع، مهریه به صورت نقدی یا مالی به همسر داده می‌شود. این مبلغ مهریه معمولاً قبل از عقد ازدواج توافق می‌شود و در اسناد ازدواج ثبت می‌شود. مهریه می‌تواند به عنوان حمایت مالی از همسر در صورتی که زن به طور موقت یا دائمی نیاز به پشتیبانی مالی دارد، عمل کند.

اما در برخی موارد، شوهر قادر به پرداخت مهریه به صورت کامل نیست یا توانایی مالی برای پرداخت مهریه کامل و یکجا ندارد. در این صورت، شریعت اسلام به شوهر فرصت می‌دهد که دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه ارائه دهد.

اگر شوهر می‌خواهد از پرداخت مهریه اعذار کند، باید موارد اعسار را اثبات کند. اعسار می‌تواند به دلایل مالی باشد، مانند عدم توانایی مالی یا دیگر تعهدات مالی دیگری که باید بپردازد. همچنین، در این دعوا، درآمد و شرایط مالی شوهر مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

اگر دادگاه شروط اعسار را تایید کند، مهریه متناسب با توانایی مالی شوهر و شرایط زندگی و درآمد مدعی اعسار قسط بندی می‌شود. این بدان معناست که شوهر می‌تواند مهریه را به شکل اقساط ماهیانه یا در تعداد دفعات مشخصی پرداخت کند تا توانایی مالی خود را از نظر دادگاه اثبات کند.

 

مطالبه مهریه توسط زوجه

مهریه در ازدواج به دو دسته تقسیم می‌شود: مهریه عند المطالبه و مهریه عند الاستطاعه.

  1. مهریه عند المطالبه: در این حالت، همسر می‌تواند هر زمانی که بخواهد، مهریه خود را از شوهر خود طلب کند، و شوهر موظف به پرداخت آن است. این به همسر اجازه می‌دهد که به صورت دلخواه و در هر زمانی که نیاز دارد، مهریه را دریافت کند.
  2. مهریه عند الاستطاعه: در این حالت، مهریه تنها در زمانی که شوهر استطاعت مالی برای پرداخت مهریه یا قسمتی از آن داشته باشد، می‌تواند از او مطالبه شود. این بدان معناست که اگر شوهر توانایی مالی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد، همسر نمی‌تواند از او مهریه خود را درخواست کند.

در هر دو حالت بالا، اموالی که مرد در اختیار دارد (به جز مستثنیات دین که مورد توضیحات جداگانه قرار داده شده‌اند) می‌تواند تا میزان مهریه قابل مطالبه باشد. به عبارت دیگر، اگر شوهر تا میزان مهریه پرداخت نکند، اموالش تا این میزان می‌توانند توقیف شوند.

همچنین، برای مواردی که شوهر توانایی پرداخت مهریه را ندارد و به عنوان “معسر” محسوب می‌شود، این مهریه عادة به حداکثر ۱۱۰ سکه تا میزان تعهد شده قابل اجرایی است. اگر مهریه بیشتر از این مقدار باشد، توانایی مالی شوهر معیار پرداخت آن می‌شود.

در کل، این قوانین و مقررات مرتبط با مهریه به همسر اجازه می‌دهند که حقوق مالی خود را حفظ کنند و در مواقع نیاز، از شوهر خود مهریه را مطالبه کنند، و این مهریه می‌تواند به شکلی منعطف در طول زندگی مشترک درخواست شود.

 

قسط بندی مهریه

معسر کسی است که به دلیل نداشتن مال و دارایی به غیر از مستثنیات دین یا در دسترس نبودن آن توانایی پرداخت بدهی‌های خود را ندارد. این مفهوم مرتبط با توانایی مالی شخص در پرداخت تعهدات مالی خود، از جمله مهریه در مورد ازدواج.

اطلاعات دیگری که ارائه داده‌اید، در مورد فرآیند قسط‌بندی مهریه برای معسران بسیار مفهومی و کامل است. به طور خلاصه:

  • شوهر (زوج) که به عنوان معسر محسوب می‌شود، در صورتی که دادگاه حکم به پرداخت مهریه صادر کند، تا ۳۰ روز فرصت دارد که دادخواست اعسار خود را تقدیم دادگاه کند.
  • اگر دادخواست اعسار تا پایان این ۳۰ روز تقدیم شود، تا تصمیم‌گیری دادگاه، شوهر معسر جلب نمی‌شود.
  • اگر دادخواست اعسار توسط دادگاه پذیرفته شود، دادگاه ممکن است به تناسب وضعیت مالی شوهر، یک پیش‌قسط و اقساط ماهیانه یا چند ماهه برای پرداخت مهریه مشخص کند.
  • پیش‌قسط و اقساط باید به صورت منظم و کامل پرداخت شوند، در غیر این صورت امکان جریمه و جلب معسر توسط دادگاه وجود دارد.

نکته مهم دیگر، این است که مستثنیات دین از توقیف برای پرداخت مهریه مستثنا هستند. این به معنای این است که اموال و اشیاءی که در دین مسلمان به عنوان مستثنیات تعریف شده‌اند (مثلاً وسایل ضروری زندگی) از توقیف برای پرداخت مهریه مستثنی هستند. این مقررات به حفظ حقوق زن و بررسی توان مالی شوهر در پرداخت مهریه به صورت منصفانه کمک می‌کنند.

مستثنیات دین در مواردی که یک معسر به دلیل عدم توانایی مالی نسبت به پرداخت بدهی‌ها و تعهدات مالی خود مورد اجرا قرار می‌گیرد، برای حفظ حقوق او و جلوگیری از توقیف برخی اموال تعریف شده‌اند. این مستثنیات دین به شرح زیر هستند:

الف) منزل مسکونی: اگر منزل مسکونی معسر به عنوان محل زندگی و سکونت او شناخته شود، این منزل مسکونی از توقیف برای پرداخت بدهی‌ها مستثنی می‌شود.

ب) اثاثیه مورد نیاز زندگی: اثاثیه‌ای که برای رفع نیازهای ضروری معسر و افراد تحت تکفل او لازم است و مورد نیاز برای زندگی او می‌باشد، نیز از توقیف مستثنی می‌شود.

ج) آذوقه موجود: مقدار آذوقه لازم برای مدت زمانی که عرفاً در اختیار معسر ذخیره می‌شود، نیز مستثنی می‌شود.

د) کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی: این مواد برای اهل علم و تحقیق، متناسب با شان و نیازهای آنها، مستثنی می‌شوند.

هـ) وسایل و ابزار کار کسبه و پیشه وران: ابزار و وسایلی که برای کار و امرار معاش اشخاصی نظیر کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص ضروری است، از توقیف مستثنی می‌شوند.

و) تلفن مورد نیاز معسر: تلفنی که معسر برای مدت زمان معقولی به عنوان وسیله ارتباط نیاز دارد، از توقیف مستثنی می‌شود.

ز) مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می‌شود: اگر معسر به عنوان مستأجر مبلغی را به موجر پرداخت کند، این مبلغ مستثنی می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بدون آن موجب عسر و حرج گردد و مبلغ پرداختی معقول و بر اساس نیازهای معسر باشد.

اتومبیل جزو مستثنیات دین نمی‌باشد. به عبارت دیگر، اگر معسر یک اتومبیل دارد و دیگر ملکی جز مستثنیات دین ندارد، اتومبیل نمی‌تواند از توقیف برای پرداخت بدهی‌ها مستثنی شود. این بستگی به قوانین مختلف و تعریف مستثنیات دین در هر جامعه و قانونی دارد و ممکن است در جوامع مختلف متغیر باشد.

در هر صورت، مستثنیات دین طراحی شده‌اند تا به معسر اجازه داده شود که برخی از اموال ضروری برای زندگی و امرار معاش خود را حفظ کند و تا حد ممکن از توقیف اموال جلوگیری شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با 09156024004