نکاح معاطاتی چیست ؟
نکاح معاطاتی یکی از انواع ازدواج در فقه اسلامی است. در این نوع ازدواج، قصد و توافق ازدواج طرفین به واسطه عمل و اقدامات واضح نشان داده میشود. تشخیص وضوح و صراحت قصد به عهدهٔ عرف (معمولات جامعه) است و ممکن است این عملها به شکلهای مختلف انجام شود.
مهمترین ویژگی نکاح معاطاتی این است که از تشریفات خاصی پیروی نمیکند و توافق ازدواج میتواند به سادگی توسط عملی واضح نشان داده شود. این نکاح معمولاً به شکل خرید و فروش (داد و ستد)، تسلیم جهیزیه، یا انجام یک عمل زناشویی واضح انجام میشود.
مثلاً، در برخی جوامع اسلامی، عقد ازدواج معاطاتی با تسلیم جهیزیه توسط عروس به عنوان علامت واضح قصد ازدواج انجام میشود. عقد ازدواج معاطاتی در برخی موارد به سادگی با گفتن عبارات واضح ازدواج توسط طرفین همراه با شهود شاهدان انجام میشود.
مهمترین نکته در نکاح معاطاتی این است که قصد ازدواج باید به وضوح و بدون ابهامی از طرف طرفین نشان داده شود. این نوع ازدواج در بسیاری از جوامع اسلامی به عنوان یک شیوه معتبر از ازدواج مورد قبول است و ممکن است با تشخیص عرف و محدودیتهای قوانین محلی متفاوت باشد.
مشروعیت نکاح معاطاتی در نظر فقها
در قسمت قبلی توضیح داده شد که ازدواج معاطاتی، یک نوع ازدواج در فقه اسلامی است که قصد ازدواج به وسیله عمل و اقدامات واضح نشان داده میشود و از الفاظ خاصی برای انعقاد عقد نکاح استفاده نمیکند. این نوع ازدواج ممکن است با تسلیم جهیزیه، انجام عمل زناشویی واضح، حلقه به دست کردن و موارد مشابه دیگر صورت گیرد.
بعضی از افراد این نوع ازدواج را صحیح میدانند و به دلیل عدم نیاز به الفاظ خاص، آن را معتبر میشمارند. به عبارت دقیقتر، طرفداران ازدواج معاطاتی باور دارند که قصد ازدواج میتواند به وضوح و بدون ابهام از طرف طرفین نشان داده شود و به همین دلیل الفاظ خاصی مورد نیاز نیست. این نظریه به اختصار به معنای “طریقیت داشتن لفظ” است.
با این حال، در فقه اسلامی، نظرات مختلفی درباره صحت و مشروعیت ازدواج معاطاتی وجود دارد. برخی فقهاء معتقدند که این نوع ازدواج صحیح است و از اعتبار برخوردار است. از طرفی، برخی دیگر مخالفت میکنند و این نوع ازدواج را باطل و نامشروع میدانند. تصور مخالفین این است که قصد ازدواج باید به وسیله الفاظ و جملات مشخصی اعلام شود و این نکاح باید به شکلی قانونی انجام شود.
در مورد احکام نکاح معاطاتی نیز تفاوت نظرات وجود دارد. برخی فقهاء این نکاح را مانند عقد بیع (عقد معاوضه) در نظر میگیرند و از اصول مشابه برای آن استفاده میکنند. اما دیگران به دلیل تفاوتهای ماهیتی، این نکاح را از نظر قانونی و اصولی با عقد بیع متفاوت میدانند که این تفاوتها به تفسیرهای مختلف در این زمینه منجر شدهاست.
نکاح معاطاتی در قانون مدنی
ماده ۱۹۳ قانون مدنی ایران اعلام میکند که “انشای معامله ممکن است به وسیلهی عملی که مبین قصد و رضا باشد، مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.” به عبارت دیگر، برای انعقاد معامله میتواند به صورت عملی انجام شود، مانند دادن و گرفتن کالا یا جنس مورد معامله و دریافت یا پرداخت مبلغ معامله. اما این ماده از موارد استثناء شده توسط قانون نیز یاد کرده است. یکی از موارد استثناء، عقد وقف است که در مقالهای جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. اما مصداق دیگر این مستثناء در بخش اخیر ماده ۱۹۳، نکاح است.
براساس ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی ایران، نکاح باید به صورت لفظی انجام شود. حتی در موارد استثناء که به عنوان مثال یکی از طرفین یا هر دوی آنها قدرت تکلم ندارند، اشارهای را پذیرفتهاند که به وضوح نشاندهنده قصد انعقاد نکاح باشد. به عبارت دقیقتر، فرد ناتوان سر خورد را تکان داده یا با حرکت دست رضایت خود را اعلام میکند. این مثالها با آنچه در نکاح معاطاتی برای ما مد نظر است، متفاوت هستند. بنابراین میتوان اظهار نظر کرد که قانونگذار این نوع ازدواج را مورد پذیرش قرار نداده است.
این مخالفت به دلیل ارزش بزرگ جایگاه خانواده و ازدواج در نظر قانونگذار است، چرا که با تعیین شروط و محدودیتهای بیشتر در این زمینه، به دنبال تقویت این نهاد و حمایت از آن تحت پرچم قانونی بوده است.